پسر گلم الان که دارم برات مینویسم بعد از ظهر شنبه هست و تو اروم و معصوم خوابیدی اخه مامان دیشب اصلا نخوابیدی ونزاشتی مامانم بخوابم. من و بابا و عزیز چهارشنبه نینی کوچولومونو بغل کردیم و رفتیم بیمارستان برای ختنه کردن تو. چون قرار بود جمعه برات ولیمه بدیم و کلی مهمون داشتیم گفتیم تا اون روز تو خوب خوب شده باشی امااااااااااااااااااااااااااااااااااااا وقتی که رفتیم بیمارستان به اصرار عزیز قرار شد اول ببریمت دکتر بعد ختنت کنیم .خانم دکتره بعد از معاینت برات ازمایش نوشت و تو ازمایش مشخص شد زردی شما 17 هست و شمارو بستری کردن. مامان این دو روز خیلی برات گریه کردم اخه نمیدونی چه دست و پایی میزدی زیر دستگاه و چقدر گریه میکردی موقع خون گرفت...