نوروز1394....
سلام
دوستای گلم سال نوتون مبارک انشاالله سال94بهترین سال عمرتون باشه همراه با برکت و شادی برای همتون......
اولین سالی که محمد پارسای عزیزم کنارمون بود رو ورق زدیم و وارد نوروز سال بعد شدیم..سال نو رو با خوشحالی شروع کردیم تا ان شا الله تا سال بعد همینجور شاد بمونیم.مثل محمد پارسا که پارسال سال تحویل خواب بود و امسالم خوابش برد و کنارمون نبود به خاطر همین عکس با سفره ی هفت سین نداره چون بخاطره بچه ها زودی سفرمون رو جمع کردیم که خرابکاری نکنن.
خلاصه بعد از دو روز راهی سفر شدیم و سه تایی رفتیم شیراز.تو شیراز خیلی بهمون خوش گذشت و حسابی گشتیم تا اونجا که میتونستیم همه جا رفتیم سعدیه حافظیه ارگ کریم خان بازار وکیل تخت جمشید ارامگاه کوروش نقش رستم دروازه قران و البته شاهچراغ رو هم زیارت کردیم.
چیزی که برامون جالب بود اخلاق خوب شیرازیا بود که خداییش خیلی مهمون نواز و خوش برخورد بودن و ما تصمیم گرفتیم برا محمد پارسا دختر شیرازی بسونیم.
بعد از اون هم راهی اصفهان شدیم و دیدن اقوام و بعدم نطنز خونه ی خاله زینب و بالاخره روز 12فروردین برگشتیم به تهروون خودمون.
روز 13بدرم با بابایی اینا و دایی مامان دایی احمد رفتیم بیرون و خوش گزروندیم.البته اخرش محمد پارسا ذغال کباب رو گرفت دستش و دستش و سوزوند تا نحسی 13 ما رو بگیره.البته خداروشکر الان دستش خیلی بهتره.
بریم سراغ عکسات عزیز دلم:
اینم از تیپ امسال جینگولکم
واینم از عکسای سفر به شیراز
اینجا چون بارون میومد و کاپشنت رو نیاورده بودیم تو پلاستیکت کردیم تا خیس نشی
اینم از بچه هایی کهکلی ازشون خوشت اومده بود و نازشون میکردی و تند تند براشون بووس میفرستادی
اینم از سلفی من و تو و بابا
خداروشکر تو این سفر رو صندلی ماشینت نشستی و سفر و برا مامان دلچسب تر کردی فقط کچلمون کردی از بس گفتی نانای برات بزاریم و همراه نانای کردن خودت به من و بابام دستور میدادی نانای کنید
اینم چند تا عکس از 13بدر امسال
ا
اینم از سفر نامه ی امسال ما
سال خوب و پربرکتی رو برا دوستام پسرم و خودم ارزو میکنم انشاالله بهترین ها براتون رقم بخوره.
با بودنت خوشبختم پسرم