اولین نوروز محمد پارسا(نوروز1393)
سلام مامانی
امروز 16 فروردین ماه هست و ما چند روزی میشه از مسافرت برگشتیم
به قول مامان ارمان صدای من و از سال1393 میشنوی
پارسال این موقع شما تازه اومده بودی تو دل مامان و همه ی ما رو خوشحال کرده بودی
امسال اولین نوروز عمر شما بود
عیدت مبارک پسرم
یه روز قبل عید من و تو بابا رفتیم خونه ی بابا روح الله تا سال تحویل کنارشون باشیم
موقع سال تحویل خیلی بد اخلاق بودی و غر میزدی ولی هر جور بود چند تا عکس با هم انداختیم و تو غرغر کنان خوابیدی
امیدوارم این که میگن موقع سال تحویل در هر حالتی باشی تا اخر اون سال در همون حالی در مورد شما صدق نکنه پسر گلم................
اینم از تریپ عید پسریه ما..........................
بعد از یکی 2روز راهی همدان و ملایر شدیم تا به فامیلای بابا سر بزنیم..............................
وبعد از دیدن فامیلای بابا نوبت به فامیلای مامان رسید و راهی اصفهان نصف جهان و نطنز شدیم..............................
اینم 2تا عکس با پسر خاله خونه ی خاله................................
راستی مامانی تو راه کلی کمک بابایی رانندگی کردی بصورت خیلی حرفه ای...............
واما13بدر چون عمه میترا از سفر مکه برگشته بودن مهمون ایشون بودیم و فقط 3ایی یه چرخی تو پارک زدیم و چون نه کارت بابایی نه کیف مامان همراهمون نبود با عیدیای شما خودمون رو بستنی مهمون کردیم خیلی چسبید مامانی راضی باش......................این پسر گلم علی کوچولو هستن که2ماه از شما بزرگتره(برادرزاده ی شوهر عمت)
بعد از مسافرت حسابی بغلی شدی مامانی تا میرم تو اشپز خونه یا اتاق گریه میکنی منم از روروئک کمک گرفتم که شما هم بدت نیومد..........
اینم محمد پارسا بین دو تا دخمل محجبه..............
اینم چند تا عکس متفرقه
پسرم چون خستم خیلی خلاصه نوشتم از اولین نوروز با تو بودن
بهترین نوروز عمر خودم
برات تمام خوبیای دنیارو تو این سال پیش رو ارزو دارم
دوستت دارم...................