درد و دل مامانی و پسملی

سلام پسرم

سلام محمد پارسای مامان

سلام تمام دارو ندار مامان

خوبی عزیزم؟

اومدم یکم برات بنویسم تا دوباره شارژ بشم ومنتظرت بمونم تا بیای  بغلم عشقم.این روزای اخر خیلی داره سخت میگذره مامانی.اصلا نمیگذره.انگار این روزگار نمیدونه مامانی داره از عشق پسرش دیوونه میشه و دوست داره زودتر ببینتش.

هفته ی پیش روز عید قربان سیسمونیت و چیدیم و به مامانیا و عمه میترا و زن عمو مریم و بقیه گفتیم اومدن سیسمونی خوشمله پسرم و دیدن.

مبارک پسر خوشگلم باشه .دست عزیزو بابایی رضام درد نکنه بخاطر زحمتاشون سر فرصت میام و عکسای سیسمونیت و میزارم.

محمدم شنبه 27/7 رفتیم سونو ولی خیلی ناراحت برگشتیم اخه اقا دکتره کلی ترسوندمون و گفت اب دورت خیلی کم شده همون روز رفتیم دکتر و خانم دکتر 6 تا امپول گنده به مامان دادو گفت شاید محمد پارسای شما برا اومدن بغل مامانش عجله داشته باشه این امپولارو بزن تا ریه ی اقا محمد زودتر کامل بشه و اب زیاد بخور

منم نالاحت برگشتم خونه و تا میتونستم 2/3 روزی اب خوردم و چهارشنبه که رفتم دکتر خداروشکر اب دورت خوب شده بود.خانم دکتر گوش خوشملت و نشونم داد و گفت اب دورت خوبه که گوشت مشخصه.

پسرم این روزا حالم اصلا خوب نیست همش دوست دارم بشینم و گریه کنم نمیدونم چرا؟

بابا خیلی دوستمون داره و هر روز قربون صدقه ی مامان و پسملش میره و بهمون میرسه ولی من حالم خوب نمیشه بازم.

نگرانتم عزیزم دوست دارم بهترین مامان دنیا باشم برات..به نظرت میتونم؟میدونم میتونم و توام بهترین پسر دنیا میشی برا مامان و بابا

پسرکم خوب غذا بخور تا مامان و بابا با دیدن اون لپای خوشگلت خستگیه این چند ماه یادمون بره.

عاشقتم.مواظب خودت باش.........